کیسهی چرمی و یک خائنِ بدنام
نویسنده: حانیه عباسی
زمان مطالعه:5 دقیقه

کیسهی چرمی و یک خائنِ بدنام
حانیه عباسی
کیسهی چرمی و یک خائنِ بدنام
نویسنده: حانیه عباسی
تای مطالعه:[تا چند دقیقه میتوان این مقاله را مطالعه کرد؟]5 دقیقه
در دفتر مرکزی شیک و مدرن آرشیو ملی لندن، کیسهی چرمی خاکستریرنگی وجود دارد که زوارش در رفته و نوشتههایش دیگر قابلخواندن نیستند. شاید این کیف، بهظاهر، چیز مهمی نباشد، اما در اصل پنجرهایست به یکی از جسورانهترین توطئههای تاریخ: توطئهی باروت. سال ۱۶۰۵، گای فاکسِ کاتولیک و همدستانش قصد داشتند ساختمان پارلمان را منفجر کنند و جیمز اولِ پروتستانی و نمایندگان مجلسش را بهقتل برسانند. مدارکی که در این کیسهی بهظاهر ساده وجود دارد، رازهای این توطئهی خیانتکارانه را فاش کرد و تاریخ انگلستان را در مسیر تازهای قرار داد.
این کیسههای کوچک که به «کیسهی اسرار» معروفاند، اولینبار در سال ۱۳۴۴ دیده شدند. برخلاف نام آنها، اولین کیسهها محتویات حساسی را در خود جای نمیداند و در عوض، دربردارندهی اسناد مهمی از پروندههای روزمرهی دادگاه مسند قضای پادشاهی انگلستان، عالیترین دادگاه کیفری کشور، بودند. بااینحال، کاربرد این کیسهها در قرن شانزدهم و در زمان سلطنت هنری هشتم تغییر کرد.
هنری هشتم، که احتمال توطئه علیه تودورها را پیشبینی میکرد، فرمانی صادر کرد تا از کیسههای اسرار تنها در مهمترین محاکمههای سیاسی روز، از جمله محاکمهی همسر دومش، آن بولین، و وزیر سابقش، توماس مور، استفاده شود. کیسههای اسرار در وِستمینستر نگهداری میشدند و تنها سه نفر کلید کمد محل نگهداری آنها را داشتند؛ قاضی ارشد دادگاه مسند قضای پادشاهی، دادستان کل، و رئیس دفتر پادشاه. یکی از مهمترین کیسههای اسرار، که امروزه در آرشیو ملی نگهداری میشود، حاوی سوابقیست که دستهای کاتولیک پشت پردهی توطئه باروت را افشا و آنها را محکوم میکند.
پس از قطع ارتباط هنری هشتم با کلیسای کاتولیک و تاسیس کلیسای پروتستان انگلستان در سال ۱۵۳۴، این کشور تا بیش از یک قرن بر سر هویت مذهبی خود دچار چالش بود. در آغاز قرن هفدهم، مغزهای متفکر توطئهی باروت امیدوار بودند با کشتن جیمز و بهسلطنترساندن دختر نُهسالهاش، الیزابت، حکومتی کاتولیک را تحتنظر رهبران آن در انگلستان بنیانگذاری کنند.
در اوایل سال ۱۶۰۳، رابرت کیتسبی، رهبر برجستهی کاتولیک، برنامهریزی توطئهی باروت را آغاز کرد و تا سال ۱۶۰۵، تیمی از توطئهگران، از جمله گای یا گیدو فاکس را گرد هم آورد. آنها انباری را درست زیر مجلس اعیان اجاره کردند و آن را با ۳۶ بشکه باروت پر کردند که برای تخریب کاخ وِستمینستر، کلیسای وِستمینستر و بسیاری از خیابانهای اطراف تا شعاع 46 متری کافی بود.
ده روز پیش از عملیاتیکردن توطئه، نامهای مرموز به لُرد مونتیگل، عضو کاتولیک مجلس اعیان، ارسال شد که در آن به او هشدار داده شده بود که در مجلس حاضر نشود چراکه «انفجاری هولناک در مجلس رخ خواهد داد و بااینحال هرگز نخواهند فهمید که از کجا ضربه خوردهاند.» مونتیگل ترسید و این موضوع را بدون معطلی به پادشاه اطلاع داد.
۵ نوامبر ۱۶۰۵، نیروهای شاه به تفتیش ساختمانهای اطراف پرداختند و فاکس را با فانوسی در دست و درحالیکه روی بشکههای باروت خم شده بود، پیدا کردند. فاکس بهسرعت در سراسر کشور به اسوهی خیانت تبدیل شد و بههمراه دیگر همدستانش به «بهدارآویختهشدن تا سر حد مرگ، بااسبکشیدهشدن و مثله شدن» محکوم شد. او با بهپایینانداختن خود از چوبهی دار و شکستن گردنش از این سرنوشتِ شوم طفره رفت. بااینحال، جسد او چهار تکه شده و قطعات آن به چهار گوشهی کشور فرستاده شد.
کیسهی اسرار توطئهی باروت، چندین سند مهم از توطئه را در خود جای داده است: نامهی هشدار به مونتیگل، دفترچه یادداشتی که در آن جیمزِ پادشاه شکنجهی فاکس را تایید کرده بود و اعترافات متعاقب فاکس. در این یادداشت، پادشاه به ویلیام وید، یکی از مقامات بلندپایهی برج لندن، دستور داده که «اگر [فاکس] به روشهای دیگر اعتراف نکرد، ابتدا باید از شکنجههای ملایمتر استفاده شود و سپس قدمبهقدم طرق خشونتبارتری به کار ببندند و این «کار خوب» را به همین ترتیب، سرعت بخشند.»
وید، بازرس باتجربهای بود که اغلب از شکنجههایی نظیرِ بهچوب بستن و کشیدن دست و پا برای زندانیان استفاده میکرد. پس از پنج روز ادامهی «کار خوب» توسط وید، فاکس به توطئه علیه سلطنت اعتراف کرد، اما حاضر نشد نام همدستانش را اعلام کند؛ اگرچه جاسوسان سلطنت بعدها نام دیگر توطئهگران را کشف کردند. داستانهایی هست حاکی از آنکه فاکس مغرورانه به پادشاه میگوید که توطئهی آنها (در صورت وقوع) سلطنتِ اعلیحضرت را تا کوههای شمالی اسکاتلند منفجر میکرد. اما دستخط لرزان فاکس در امضای اعترافات خود چیز دیگری به ما میگوید. دانیل گاسلینگ، متخصص سوابق حقوقی در آرشیو ملی، میگوید: «امضای کجومعوج و ناواضح فاکس در این اعترافنامه، نشان از عذابهاییست که او متحمل شده است.»
شاید مهمترین سند موجود در کیسهی اسرار، نسخهی اولیهی «قانون شکرگزاری عمومی» باشد که در سال ۱۶۰۶ تصویب شد. به گفتهی گاسلینگ «این قانون بهجهت جلوگیری از هر اقدام خیانتکارانه بهتصویب رسید و پنج نوامبر را به یک تعطیلی رسمی تبدیل کرد. مردم باید در کلیسا حضور پیدا کنند، خدا را بهخاطر نجات پادشاه شکر کنند و ناکامیِ توطئه را جشن بگیرند». پس از افشای توطئه، هویت پروتستانی انگلستان تا حد زیادی مقبولیت عمومی دریافت کرد. پارلمان بودجهی بیشتری را به تبلیغ این هویت جدید اختصاص داد و قوانین ضدّ کاتولیک را مطرح کرد.
امروزه پنج نوامبر در انگلستان به «شبِ آتش» معروف است. مجسمههای فاکس، با نام مستعار «گایها» در سراسر کشور به آتش کشیده میشوند. این تعطیلات موجب پیدایش یک شعر، مخصوص کودکان معروف نیز در قرن هجدهم شد: «بهیاد بیار، بهیاد بیار! پنجم نوامبر را بهیاد بیار، خیانت و توطئهی باروت را؛ هیچ دلیلی ندارد که خیانت باروت فراموش شود!»
درحالیکه در قرن هفدهم فقط سه نفر به کیسهی اسرار توطئهی باروت دسترسی داشتند، امروزه هر کسی که از آرشیو ملی بازدید میکند، میتواند از این کیسهی مرموز دیدن کند. پس از قرنها پنهانبودن از دیدهها، این کیسهی اسرار دیگر یک راز نیست.

حانیه عباسی
برای خواندن مقالات بیشتر از این نویسنده ضربه بزنید.
کلیدواژهها
نظری ثبت نشده است.